کامران نجفزاده در جدیدترین پست وبلاگ خود نوشت: پسرم امروز گفت یک پیراهن مسی برایم بخر.یاد خاطره ای افتادم.قرار بود به مسی توپ طلا بدهند.پاریس بودم و کارت خبرنگاری ام صادر نشده بود.آویزان پیرمردی که کارمند محلی دفتر بود شدم و به استناد چند دعوتنامه قدیمی و مدارک خبرنگاری زپرتی،ساعت ها در سرما منتظر ماندیم تا بیاید.
خوب می دانم که چهره هایی اینچنین تا نباشد “اوکی “مدیربرنامه حاضر به جواب نمی شوند و اصلا هیچ کس،هیچ کس آنجا مصاحبه اختصاصی نمی گیرد.چون می داند نمی شود.من فکر می کردم باید تمام تلاشم را بکنم.شاید شد.فکر می کردم این حق هوادارهای ایرانی مسی است که یک سوال ایرانی از او بپرسند.
تا مسی از ماشین پیاده شد پریدم جلو و از میان چندین سوالی که در ذهنم
بود و آن همه خبرنگاری که مبهوت نگاه می کردند پرسیدم :”درباره فوتبال
ایران چه می دانید؟اصلا شناختی داری؟”گفت:”هیچی.شناختی ندارم.”.. … …..
بعد محافظ هایش ما را کنار زدند و همین.