در افسانه های شرقی قدیم آمده است که
یکی از پادشاهان بزرگ برای جاودانه کردن نام و پادشاهی خود تصمیم گرفت که
قصری باشکوه بسازد که در دنیا بی نظیر باشد و تالار اصلی ان در عین شکوه و
بزرگی و عظمت ستونی نداشته باشد !!!
اما پس از سالها و کار وتلاش و
محاسبه ، کسی از عهده ساخت سقف تالار اصلی
بر نیامد و معماران مدعی زیادی بر سر این کار جان خود را از دست دادند تا
اینکه ناکامی پادشاه او را به شدت افسرده و خشمگین ساخت و دست آخر معلوم شد
که معمار زبر دست و افسانه ای به نام سنمار وجود دارد که این کار از عهده
او بر می آید …
داستان زیبا در ادامه مطلب